خبر آمد خبری در راه است

الهم اغفر شیعتی ....

خبر آمد خبری در راه است

الهم اغفر شیعتی ....

تولد وادامه

1
از درد به خودش میپیچید . دست به دیوار گرفته بود و راه میرفت . وارد مسجد الحرام شد. رسید کنار کعبه . پرده ی کعبه را گرفت ، زیر لب زمزمه میکرد. دعایش که تمام شد کعبه لرزید و دیوارش شکافته شد. فاطمه وارد کعبه شد و دو طرف دیوار چسبید به هم . مثل اولش.

2
زن ها تو خانه برای شوهرهایشان میگفتند و مردها توی بازار برای هم .
سه روز بود که فاطمه بنت اسد ، همسر ابو طالب از یک شکاف رفته بود توی خانه ی کعبه و بیرون نیامده بود. آن هم کی؟ موقع درد زایمان . آب ، غذا ، کمک برای زایمان. چه کار میکرد فاطمه تنها؟

3
گفتند : در این مدت غذایت چه بود؟
گفت: میوه ها و غذاهای بهشتی
گفتند : نامش راچه میگذاری؟
گفت: از کعبه که می آمدم بیرون، صدایی گفت : فاطمه ، نام پسرت را علی بگذار . چون او بر همه ی اهل آسمان و زمین برتری دارد؛ اسم او را از نام خودم گرفته ام...
نظرات 1 + ارسال نظر
محمد بن سفیر یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:17 ق.ظ http://yek-rishe-do-zamin.blogsky.com/

منم از اهل بی ایمان پشیمانم پشیمانم
که از در آمد و او برد ایمانم
علی را چون خطاب آمد بر گوشم
علی جان عمر من رفت و هنوزم حلقه در گوشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد